تارا و باربد عزیزای دل مامان و بابا

سلام نقل و نباتم  ده ماهگيتون مبارك باشه ايشالا هميشه سلامت باشيد. شيطونكا دوره نوزاديتون با سرعت نور داره سپري ميشه و شما وارد دنياهاي جديدتري ميشين و به لطف خدا آماده ميشين تا طي سفر با سفينه زمان خودتون رو برسونيد به دنياي بزرگترا هميشه يادتون باشه كه معصوميت و صداقت كودكانتون رو تو دوره كودكي جا نزارين و با خودتون همراه بياريدش. به اميد رسيدن به دنيايي دور از دروغ و كينه و حرص و طمع از ديروز براتون بگم كه كلي شيطوني كردين و تو سر و كله هم زدين نمي دونم چرا وقتي سر يه چيزي دعواتون ميشه من كلي خندم مي گيره جوري كه تا چند دقيقه نمي خوام ديدن اين صحنه ها رو از دست بدم. ديروز عصر شما دو تا سرگرم بازي بودين كه تارا يه ش...

سلام به نفسام حالتون چطوره گل پسر قند عسلم،دخمر طلای خوشگلم نازنینای من فردا ده ماهگیتون تموم میشه و به سلامتی میرید تو یازده ماهگی الهی فداتون بشم دارین زود بزرگ میشین ها .ایشالا 100 سال زنده و سلامت و باشید و خداوند مهربون عاقبت بخیری رو نصیب شما و همه نی نی های دنیا بکنه جونم براتون بگه هر روز دارین شیطونی جدیدی از خودتون بروز میدین دیگه به سختی رو زمین می مونید تارا که دیگه خوب راه میره باربد هم می ایسته سرپا با کمک راه میره وقتی میرسه به آخر مبل یا بر می گرده یا اونقدر اونجا می مونه تا حوصله اش سر بره و یکی به دادش برسه ببردش تو یه موقعیت دیگه . از صبح تا ظهر پیش مامان جونید و از ظهر تا موقع خواب بنده در خدمتگزاری حاض...

سلامممممممممممممممممممممممممممممم احوال شما چطوره جيگراي مامي ديروز بعد از ظهر بعد اينه از اداره اومدم كلي بازي كردين خوابيدين بعد با مامان جون و خاله جون رفتيم بيرون البته من و شماها تو ماشين باهم سرگرم بوديم تابقيه به كاراشون برسن .مامان جون هم كلي لباس براتون خريده.راستي خبرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر خاله جون قبول شده رشته فيزيك شهر خودمون قبلا آمار خونده و حالا برا تغيير رشته دوباره كنكور داده غروب كه برگشتيم شماها خسته بودين ولي دريغ از يه لحظه لالا .تا ساعت  11 كه تارا خوابيد.بعدش خاموشي داديم تا باربد بخوابه. باربد هم تو اتاق تاريك كلي گشت و گذار كرد تا خوابم برد بعد...

سلام به جوجه های قشنگم حالتون چطوره مامانی ها دیروز فرصت نشد براتون بنویسم آخه سرم شلوغ بود.ولی براتون میگم که روز جمعه بعد از ظهر رسما پوست منو کندین انقدر نق و نوق کردین که حد و حساب نداشت . تازه ساعت 12:30 شب به زور خوابیدین ولی تارا تا صبح دو سه بار با گریه شدید از خواب بیدار شد در نتیجه صبح مجبور شدم یه ساعتی مرخصی بگیرم تا شما رو ببرم خونه مامان جون اینا ولی خدارو شکر تا ظهر که اومدم بهتر شده بودین و حسابی مشغول شیطنت دیشب هم عروسی دوست بابا ایمان بود ما هم که رسما دعوت شده بودیم ولی شما جیگیلی ها ساعت 9 خوابیدین ما هم یواش یواش داشتیم مهمونی رو کنسل می کردیم که ساعت 10 بیدار شدین سریع آماده شدیم تا برسیم سالن که خارج شهر بود ...

سلام سلام سلامممممممم عيدتون مبارك باشه مامانيها. ماه رمضون تموم شد و پريروز عيد فطر بود. ماهم سه روز تعطيلي داشتيم.كه الان روز سوم تعطبلاته  من براي اولين بار تونستم يه سري به وبتون بزنم.ماشالا به جونتون ماماني و بابايي رو دربست برا خودتون مي خوايد كه شيطوني كنيد فضولي كنين.سرو صدا كنين و گاهي نق و نوقي بكنيد و توبغل ما بخوابيد.الهي من فداي قند و نباتم بشم. خدارو شكرررررررررررر   روز چهارشنبه ( روز عيد) ظهر رفتيم خونه مامان جون اونجا متوجه شدم كه دندون ششم تارا و دندون پنجم باربد دارن ميان بيرون.گلاي نازم ديگه مي خواين با بزرگترا غذا بخورين دندوناي خوشگلتون دارن ميان چهارشنبه شب رفتيم خونه خاله من.كلي برا دوتائيت...

سلام به عزیزای دلم حالتون چطوره خوبین ایشالا که خوش می گذره ماشالا به جونتون که اینقده شیرین شدین .ناقلا ها خودم می خورمتون به تنهایی. تارا تمرین راه رفتن می کنه باربد تمرین حرف زدن امروز برای اولین بار گفت مامان چه لحظه قشنگی بود. ساعت ٣ بعد از ظهر که اومد دم آشپزخونه و صدام کرد. خدایا به شکرانه این شیرینی و موهبتي که بهمون عطا کردی همه آرزومندان رو به آرزوشون برسون تارا گلي حدود 5 متري راه ميره بعد ميشينه برا خودش دس دسي مي كنه.باربد هم ديگه كاملا مي تونه بشينه و با كمك سرپا مي ايسته و كنار مبل راه ميره.با اينكه خيلي بعد از تارا تونست بشينه ولي تمرينش كوتاه بود چون از 4-5 روز پيش تمرين كرد و از ديروز به خوبي مي شينه ...

سلامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم به گلای نازم حالتون چطوره ؟ مژده مژده بالاخره اینترنت اداره وصل شد و از صبح من وخاله نیکی در خدمت کامی هستیم برای ثبت خاطرات شما سه تا وروجک.تو خونه که وقتی برا ما نمی زارین . یادش بخیر اون قدیم ندیما برا خودمون برو بیایی داشتیم در حال حاضر همش در حال سرویس دهی هستیم تو اداره به ارباب رجوع تو خونه به جیگیلی ها و بابایی .تازه بدون احتساب اضافه کار و سختی کار و ..... ولییییییییییییییییی خیلی شیرینه کارفرماهای آدم دو تا شیطون بلا باشن که هر لحظه حادثه شیرین کوچولویی بیافرینند واما وقایع اتفاقیه توی هفته گذشته: تارا گلی مدام در حال راه رفتن دس دسی کردن بالا رفتن از مبل و میز و صندلی ریخت و...

سلام حالتون خوبه گوگوليها ؟خوش ميگذرونيد حسابي پوست هممون رو كندين.ديگه ماشالا به جونتون فضولي نيست كه نكرده باشين. جايي نيست كه سرك نكشيده باشيد و....... امروز دندون پنجم تارايي اومد بيرون الهي قربونش برم حسابي درد كشيده اينروزا خيلاي بي تابي كرده خوابش هم اصلا خوب نبوده يه ربع پيش هم به زور و گريه خوابيده طفلكم باربدي طلا هم كه دو روزه تمرين ايستادن مي كنه تازه خودش هم ديروز يه دفعه از حالت خوابيده نشست ولي تا امروز ديگه تكرارش نكرده .سرعت سينه خيزش هم ماشالا مثل نوره.به سرعت به سمت اشياء غير مجاز پيش ميره مثل سيم برق كنترل كاغذ و كتاب و اگه دستش برسه شلنگ كولر كه حتما بايد از جاش درش بياره.در ضمن بايد براش آيفونو روشن كنيم تا مرد...

سلامي از ته دلم به ني ني هاي گلم حالتون چطوره ؟ شيطوكا بلاهايي شدين ماشالا برا خودتون هاااااااااااااااا دست شيطونو از پشت بستين تو چند روز گذشته باز هم به خاط كمبود وقت و اينكه كامپيوتر كمي ايراد داشت نتونستم سري به وبتون بزنم.  شما هم ماشالا تو اين هفته هيچي كم نزاشتين از شيطوني و وروجك بازي تارا خانم امروز 5 قدم راه رفت و بعدش نشست . گلكم حسابي داره تمرين مي كنه . دندوناي نيش بالاييش هم تو راهه .طفلك خيلي اذيته .خوابش كم شده و كمي هم ضعيف شده ولي ماشالا قبراق و سرحال باربدي طلا هم كه فكر كنم دندوناي جديدي تو راه داره و بشدت آبريزش داره دو روزيه كه دستشو ميگيره به چيزي و سر پا وايميسه . مثل اينكه واقعا نم...