فرمانرواهای زندگی ما

سلامممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم به گلای نازم

حالتون چطوره ؟ مژده مژده بالاخره اینترنت اداره وصل شد و از صبح من وخاله نیکی در خدمت کامی هستیم برای ثبت خاطرات شما سه تا وروجک.تو خونه که وقتی برا ما نمی زارین . یادش بخیر اون قدیم ندیما برا خودمون برو بیایی داشتیم در حال حاضر همش در حال سرویس دهی هستیم تو اداره به ارباب رجوع تو خونه به جیگیلی ها و بابایی .تازه بدون احتساب اضافه کار و سختی کار و ..... ولییییییییییییییییی خیلی شیرینه کارفرماهای آدم دو تا شیطون بلا باشن که هر لحظه حادثه شیرین کوچولویی بیافرینند

واما وقایع اتفاقیه توی هفته گذشته:

تارا گلی مدام در حال راه رفتن دس دسی کردن بالا رفتن از مبل و میز و صندلی ریخت و پاش تو آشپزخونه . خرابکاری های از قبیل انداختن صندلی پنکه و چوب لباسی و کنار ایستادن و تماشای یه مامانی که نمی دونه بخنده یا داد بزنه . گاهی اوقات کشیدن موهای داداشی و بیدار کردنش از خواب و البته گاهی لطف به مامانی که کمیییییییییی هم بخوابه برای تجدید قوا

آقای باربد خان تلاش برای ایستادن و نشستن سرو صدا کردن دس دسی کردن ور رفتن با سیم و کنترل و تماشای اخبار ورزشی و فوتبال با دقت هر چه تمام تر سر دادن خنده های صدا دار بشدت بابایی و تا حدی هم مامانی در غیاب بابا ایمان.اخمو و عبوس تو مهمونی بخصوص با خانما ،رابطه نسبتا خوب با آقایون گاهی اوقات هم در حال فرار از دست خواهر عزیز نشستن تو استخر بادی اسباب بازی و زدن لگو ها روی هم دیگه و البته خیلی خیلی خوشخوابه و ازین بابت بسیار گله و حرف نداره

ضمناً همیشه بدنبال همن میان تو آشپزخونه خرابکاری می کنن و ریخت و پاش منم مدام در حال پاکسازی مثل یه مأمور جان بر کف وظیفه شناس

برنامه خوابتون هم که بد نیست شبا خوب می خوابین تو طول روز گاهی اوقات می خوابین گاهی هم نه کلا زیاد بهتون سختگیری نمی کنم  شماها فرمانرواهای قلب و خونه ما هستین انشالا همیشه سالم و سلامت و موفق باشین و تموم آرزوهای قشنگی که براتون داریم به لطف خدا برآورده بشه