تاتي تاتي

سلامممممممممممممممممممممممممممممم

احوال شما چطوره جيگراي مامي

ديروز بعد از ظهر بعد اينه از اداره اومدم كلي بازي كردين خوابيدين بعد با مامان جون و خاله جون رفتيم بيرون البته من و شماها تو ماشين باهم سرگرم بوديم تابقيه به كاراشون برسن .مامان جون هم كلي لباس براتون خريده.راستي خبرررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر خاله جون قبول شده رشته فيزيك شهر خودمون قبلا آمار خونده و حالا برا تغيير رشته دوباره كنكور داده

غروب كه برگشتيم شماها خسته بودين ولي دريغ از يه لحظه لالا .تا ساعت  11 كه تارا خوابيد.بعدش خاموشي داديم تا باربد بخوابه. باربد هم تو اتاق تاريك كلي گشت و گذار كرد تا خوابم برد بعد با بابايي و باباجونش رفته پاي تلويزيون تا 2 شب .امروز صبح ساعت 9 بيدار شدين و كلي شيطنت كردين و خرابكاري و ريخت و پاش مامان جون هم با وجود تموم شيطوني ها خم به ابروش نمياره همش ازتون تعريف مي كنه واقعا ميگن نوه از بچه شيرين تره راست ميگن .بابا جون و مامان جون رو حسابي سرگرم كردين.

واقعا جاي مامان و باباي با با ايمان خاليه خدا روحشون رو قرين رحمت كنه . اگه بودن حتما با شما دو وروجك دنيايي داشتن ولي حيف ..........................

اينروزا تارا ديگه همش راه ميره اون با سرعت بالا گاهي اوقات هم مي افته و باربد هم هر جا باشه  ديگه دوست نداره بخزه سريع پا ميشه و يواش يواش با كمك راه ميره  البته امروز يه خورده چهار دست و پاي واقعي راه رفته  ماماني من ديگه وقت راه رفتنته

عاشق تاتي كردن هستين دوتائيتون .الهي فداتون بشم  كاملا ميشه لذتي كه از راه رفتن مي بريد تو حركاتتون حس كرد. 

خداوندا بهمون توان بده تا بچه هامون از لحظات شيرين كودكيشون حسابي لذت ببرن   

الان هر دوتون نشستين پيش مامان جون و دارين از سر و كولش بالا ميرين  مي خواين كرمشو از دستش بگيرين. راستي گاهي اوقات هم حسابي بقيه رو گاز مي گيرين البته اوليش طبق معمول منم كه حتي دلم نمياد بينيتون رو بگيرم  در نتيجه با قدرت تمام دندوناتون رو فشار ميدين رو هم ديگه و شب و نصف شب صداي فرياد منو در ميارين

الهي گرررررررررررررررررربونتون برم من