تارا خانوم گل منتارا خانوم گل من، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره
باربد خان قند عسل منباربد خان قند عسل من، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 12 روز سن داره

تارا و باربد عزیزای دل مامان و بابا

روزي ديگر

سلام به فرشه هاي مامان حالتون چطوره ؟ديروز ظهر من و خاله نيكي يه ساعتي مرخصي !!!!!!!!!!!!!!!!!! گرفتيم رفتيم بيرون براي يه كاري كه اگه گفتين سر از كجا درآورديم بللللله فروشگاه عرضه محصولات فرهنگي و آموزشي كودكان.اگه گفتين نتيجه چي بود بله حدود 10 دقيقه ايستادن و خريد حدود 120 هزار تومن كتاب و اسباب بازي و .... براتون يه كلبه بازي گرفتم ظهر كه اومدم خونه ذوق زده منو بابابي براتون علمش كرديم .شماها هم اول تحويلش گرفتين و معلوم بود خوشتون اومده ................ ولي ظاهراترجيح شما بازي با كفگير و ملاقه اس ديروز بعد از ظهر يكي دو ساعت خوابيدين بعد كمي رفتيم بيرون كالسكه سواري به روش هميشگي . ديروز خدا رو شكر بعد مدتها اشتهاتون ب...
13 مهر 1390

خدای بزرگ من

سلام یه شما دو تا گوگولی حالتون خوبه ؟ دماغتون چاقه ؟ فضولیهاتون که خوبن؟ مواظب باشین انقدر از سرمایتون خرج نکنید.برا بعدا هم بزارین البته فکر کنم ماشالا چشمه فضولیهاتون همیشه جوشانه و به همون اندازه ای که خودنمایی می کنه بهش اضافه میشه دیروز  پریروز ماشالا خیلی شیطونی کردین ولی با اینکه حال و روز درستی نداشتم خیلی اذیتم نکردین.آخه می دونید خدا منو خیلی دوس داره به خاطر اینکه همیشه بهترین ها رو بهم داده .پس اگه در کنارش دلشکستگی هایی بوجود میاد قربون بزرگیش برم که بهم توان میده برای مبارزه و برخورد صحیح خدا که تو زندگیت و تمام لحظه لحظه هات باشه خیالت راحته که حتی اگه نتونستی از پس مشکلت بربیایی از حقت در برابر نامردمی ها د...
12 مهر 1390

دنیای بزرگترا

بچه های نازنینم.سلام صبح قشنگتون بخیر باشه امیدواره همیشه همیشه شاد و سرزنده بمونید و  پاکی و صفای کودکیتون همراه شما باشه امروز می خوام براتون از یه دنیای دیگه حرف بزنم. دنیای آدم بزرگا. آدمایی که به اندازه یه کهکشان ادعای پاکی دارند.آدمای به ظاهر دوست ولی دلسنگ و  از مار زنگی بدتر منو ببخشید دلبندای من. زندگی همش روی خوش سکه نیست.تلخی و رنج و بی وفایی هم داره از خدای بزرگ می خوام که شادمانی و مسرت همراه همیشگی شما باشه و بهتون کمک کنه تا در گذر روزگار فولاد آبدیده بشین و تدبیر شما رو زیاد کنه تا بتونید در برابر ناملایمات ایستادگی کنین. ما بزرگترا فکر می کنیم که دنیای قشنگی داریم. روزبروز به ظاهر دنیامون بیشتر...
11 مهر 1390

مهمونی

سلام به عروسکای نازم حالتون خوبه ؟ بهتون خوش گذشته که؟؟؟؟؟؟؟؟؟ روز پنجشنبه بمناسبت روز دخمل من و خاله نیکی تصمیم گرفتیم یه جشن کوچولو راه بندازیم و این روز ( شب ) رو دور هم باشیم. پنجشنبه شب خاله نیکی و آرشیدا بعلاوه مامان جون و خاله جون اومدن خونه ما.( یه مجلس کاملاً زنونه با حضور باربد خان ). شما سه تا کنار هم عین سه قلوها بودین.(عکساشو حتما میزارم) کلی با همدیگه زدیم و خندیدیم و شادمانی نمودیم به این مناسبت فرخنده شام وکیک و ..... بادکنک و عکس و برف شادی به همراه یه خورده نق و نوق به دلیل خواب آلودگی شما ها. خیلیییییییییییییییییییییییییییییییییییی خوش گذشت. برا من و خاله نیکی تمرین کوچیکی بود واسه جشن تولدتون در کمتر ...
9 مهر 1390

روز دخملا

سلام به جوجه های قشنگم حالتون چطوره ؟ ماشالا به جون خودتون و فضولیهاتون .الان اداره هستم و دلم برا دیدنتون پر میکشه.وقتی صبحا میام اداره اگه بیدار باشین و مارو تو لباس بیرون ببینید بهانه اومدن می گیرین و حتی حاضر نمیشین از بغلمون بیاین بیرون و برین پیش مامان جون.الهی فداتون بشم.برا منم خیلی سخته کاشکی میشد کار اداره رو ببرم خونه یا شما بیاین اداره ولی فعلا امکان نداره دیروز بچه های گلی بودین وقتی از اداره برگشتم تقریبا ساعت 2 شده بود بهتون ناهار دادم بعدش خودمون ناهار خوردیم.شما ها هم که آویزون به میز و صندلی.الهی فدای دخملی بشم.پاشو میزاره رو پایه صندلی خودشو میکشه بالا چونشو می چسبونه به میز با دستای کوچولوش تموم وسایلی که رو میزه...
7 مهر 1390

روزانه هاي من و بچه ها

سلام نازنيناي من حالتون خوبه اون لپاي خوشگلتون رومي بوسم. خيلي اوقات دلم مي خواد محكم بغلتون كنم و فشارتون بدم انقدر كه صداتون در بياد ولي دلم نمياد آخه ممكنه اذيت بشين اين چند روزه از ظهر كه از اداره ميام ديگه همش با هميم تا آخر شب كه بخوابين باهم بازي مي كنيم سرو صدا مي كنيم( شايد يه چند وقت ديگه همسايه ها برن شاكي بشن آخه يه مامان با دو جوجش چقدر بايد سروصدا كنن هاااان) غذا مي خوريم. شما فضولي مي كنين ريخت و پاش مي كنين من جمع مي كنم ديروز با هم ديگه رفتيم تو اتاقتون . كمي دراز كشيدم شما هم كه از خدا خواسته به تخت و كمدتون حمله ور شدين و البته كمد باربد رو تخليه كردين كف اتاق پر شده بود از لباس و پوشك منم دلم نيومد حرفي ...
5 مهر 1390

پائیز اومده

سلام سلام سلام حالتون خوبه روز پائیزیتون بخیر باشه. سه روز تعطیلی تموم شد و امروز اومدم اداره در حالیکه هنوز خوابیده بودین. تو دو روز گذشته به قدرت خدا حتی نگذاشتین برم طرف کامپیوتر چه برسه به اینکه براتون مطلب بنویسم . از صبح تا شب مشغول بودیم.شما مشغول شیطنت من مشغول پاکسازی صحنه جرم شما حضرات جونم براتون بگه روز جمعه ساعت 9 بیدار شدین. اولین روز پائیز برگ ریز رو با حمام رفتن شروع کردین بعدش صبحونه خوردین و مشغول تماشای تلویزیون و بازی شدین. بعدش ما تصمیم به نظافت گرفتیم .در نظر بگیرین دو وروجک ناز تو روروک دنبال جارو یا سیمشو کشیدن یا درجشو کم و زیاد کردن بعدش موقع گردگیری با انگشتای مبارک محل های تمیز شده رو تست کردین که مبادا ج...
3 مهر 1390

آخر تابستون

سلام به دلبنداي من حالتون خوبه خوش هستين الهي فداي اون شيرينكاريهاتون بشم تو چند روز گذشته نتونستم براتون مطلب بنويسم.آخه متأسفانه يكي از همكاران خوب قديمي من تو مأموريت اداري در يك سانحه رانندگي فوت كرد و با اينكه چهار روز از اين ماجرا گذشته و ديروز تو مراسم خاكسپاريش شركت كرديم ولي هنوز براي من ناباورانه است.من 7 سال پيش تو يه شهر دور از شهر خودمون كار مي كردم و ايشون به همراه خانواده اش بهترين دوست و حامي توي اون شهر غريب بود. خودش و همسرش هميشه به من لطف داشتند. بعد از انتقال من اين رابطه هنوز ادامه داشت .حداقل تلفني با هم ارتباط داشتيم.حتي بعد تولد شما پيشمون اومدن و هديه بهتون دادن.از ايشون 2 پسر به جا مونده كه از خداوند بزرگ مي ...
31 شهريور 1390

بازم عكس جديد

سلام الان مي خوام چند تا عكس براتون بزارم.اين عكسا مربط به يكي دو ماهه اخيره و عكساي جديدترشون رو بعدا ميزارم باربد بلا البته اين عكس مال ديروزه قبل از رفتن به آتليه .تارا گلم مشغول شيطنت بود و نزاشت عكس بگيريم.عكساي جديدشو بعدا مي زارم بچه هاي گلم تو لباس بتمن تقريبا دو ماه پيش نيمه شعبان تارا خانم حدود دو ماه پيش مدتيه فرصت نكردم دوربين خودمون رو خالي كنم اين عكسا از دوربين خاله جونه ...
28 شهريور 1390