تارا خانوم گل منتارا خانوم گل من، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره
باربد خان قند عسل منباربد خان قند عسل من، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

تارا و باربد عزیزای دل مامان و بابا

فرشته های من

سلام و صد تا سلام به جیگیلی های خودم حل و احوالتون چطوره شیطونکا امیدوارم هرجا هستید خوش باشید و سلامت و بدونید که یک دنیا عاشقتونیم تو مدتی که گذشته با همدیگه مشغول بودیم بیماریتون شدید شد و روز شنبه پیش بردمتون دوباره دکتر همه داروهاتون رو عوض کرد و چندتا شربت جدید نوشت البته از آمپول هم بی نصیب نموندید تارا یه دونه باربد هم سه تا بمیرم براتون ولی خب شجاعانه دردشو تحمل کردید روز اول باربد با باباش رفت و آمپولشو زد فرداش بابا ایمان رفت اهواز ما هم شال و کلاه کردیم خونه مامان جون البته براتون بگم هفته پیش که کلا مهد نرفتید خونه مامان جون بودیم روز دوشنبه بردمتون درمانگاه بعد آمپول کمی گریه کردید باربد به پرستاره گفت به عم...
12 آبان 1392

وجود شما ،برکت خونه ما

سلام به جیگر طلاهای نازنین خودم حال و احوالتون خوبه اولین روز آبانیتون بخیر باشه  رسیدیم به ماه تولدتون خدا رو هزار مرتبه شکر جونم برای گلای نازم بگه مدتیه با سرماخوردگی درگیر هستید هنوز به طر کامل خوب نشده دوباره مریض میشید البته هوا هم خوب نیست کولر خاموش باشه گرمه روشنش کنیم نتیجه اش همینی میشه که الان هست توی 2 ماه گذشته 4 بار رفتید دکتر حسابی بابت این موضوع اعصابم بهم ریخته اس و خیلی کلافه ام دیگه از صدای عطسه و سرفه تون دست و پاهام می لرزه امیدوارم هر چه زودتر خوب خوب بشید فرشته های من که طاقت یک لحظه بیماریتون رو ندارم در کنار همه اینها البته شیطنتها شیرین زبونی ها و شیرین کاری های شما زینت لحظه های ما ب...
1 آبان 1392

سی و پنج ماهگی

سلام به دسته گلای خوشگل خودم حالتون چطوره امروز یه هفدهم خوبه دیگه اس امروز سی و پنج ماهگیتون تموم میشه چیزی نمونده به پایان سه سالگی فقط و فقط سی روز به چشم به زدنی گذشت این روزهای سراسر عشق و لبریز از حس زیبای مادرانگی و رسیدیم به اینجا امروز اینجا می خوام با تمام وجودم داد بزنم که همیشه همیشه همیشه عاشقتونم همیشه همیشه  قلب من به خاطر وجود شماست که می تپه خدیا شکرت ای بنده نواز مهربان این روزها بزرگ شدن و بالیدن رو دارم تو وجودتون می بینم استقلالتون برای تصمیم گیری برای انتخاب ..............نوع لباس نوع فیلم نوع بازی .... شدید آینه کوچیک رفتار ما ای کاش که رفتارمون بی عیب و نقص باشد حیف از آن...
17 مهر 1392

روز جهانی کودک

  دلبندان من امروز روز شماست اصلا هر روز و هر ثانیه روز شماست و متعلق به شماست امروز بهانه است بهانه ای شیرین برای بزرگتر های دنیا  که کودکان را ببینید و صفای درونشان که به زلالی آب روان است و به سبزی دشت خدا چرا اینقدر از کودکی خود دورشدیم راستی از کی دور شدیم ؟؟؟؟؟ یادمان هست ؟؟؟؟؟ روز جهانی کودک بر کودکان امروز و دیروز مبارک باد ...
16 مهر 1392

تولد قمری

سلام به عزیزای دلم امروز روز اول ذی الحجه و مصادف با سالروز قمری تولد شماست سه سال پیش یعنی دقیقا 1062 روز پیش بود که خدای بزرگ و مهربون به یمن ورود شما به این دنیای افتخار مادر و پدر شدن رو به ما ارزانی کرد نعمت حضور سبز شما ما رو به عرش برده و درهای بهشت به رویمان گشوده شده خدای بزرگ بی نهایت شکر می گویمت و همیشه سر تعظیم بر آستانت فرو می آورم       ...
15 مهر 1392

ما و بچه ها و خونه جدیدمون

سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به همگی امیدوارم که حال همه یعنی دوستای گلم نی نی های نازنینشون و گوگولی مگولی های خود خودم خوب خوب خوب باشه خوبین خوشین چه خبرا این غیبتم این بار دیگه طولانی شد متأسفانه...... دلم برای نت نویسی یه ذره شده ولی خب سرم خیلی شلوغه تو خونه جدید هنوز اینترنت پرسرعت نداریم به غیر از اون که ساعت کاری تو فصل جدید زیاد شده و تو خونه به معنای واقعی فرصت ندارم اداره هم همچنین البته دوستای گلم خیالشون راحت خاموش و نیمه خاموش اومدم خوندم نظر هم گذاشتم ولی نمی دونم این بلاگفای قاطی چه مرضی داره یک در میون ثبتشون کرده ( قابل توجه عزیزان بلاگفایی ) از پست قب...
9 مهر 1392

اندر احوالات پس از جابجایی

سلام سلام سلام چطورید شیطون بلاها حال و احوال خوبه خوش می گذره بهتون از حال و احوال من اگه بخواهید خسته ام بی حوصله و کمی له و لورده پروسه طولانی اسباب کشی  مرتب کردن خونه و دست تنها بودن حسابی از پام درآورده خونه هنوز کامل مرتب نشده در نتیجه نمی تونم ببرمتون خونه چون آبادمو به باد می دهید تو خونه مامان جون هم دیگه حسابی شورشو درآوردین دیگه شیطونی و خرابکاری نمونده که انجام ندادید دیگه خودم خسته شدم از اینکه دعواتون کنم نمی دونم چرا انقدر سحرخیز شدید از صبح یک کله بیدارید تا شب حالا تارا خانم رعایت می کنه ساعت 8- 9 می خوابه ولی باربدخان نه این چند شب من زودتر از پسر قندعسلم خوابیدم دیگه براتون بگم دوز لوس بود...
20 شهريور 1392

34 ماهگی

سلام به دردونه های نازنین خودم امروز 34 ماه از اون روز و لحظه رویایی که قدم سبزتون رو تو خونه چشمامون گذاشتید و شدید مالک قلب و روح و جسممون می گذره 34 ماهه ملودی زندگی ما شنیدنی تر شده باورها و باید های ما تغییر کرده در یک کلام شدید فروانروای بی چون و چرای زندگی ما خداوندا هر آنچه هست همه لطف و موهبت توست و هر آنچه که نیست حکمت و مصلحت تو .... هزاران بار شکر به خاطر هر آنچه که مرحمت کردی و تسلیمیم به حکم مصلحتت باز هم روی نیاز به آستانت آورده ام تا از تو بخواهم هیچگاه من و عزیزانم را به حال خود واگذار نکنی  سلامتی و سربلندی گلهای باغ زندگیم را از تو می خواهم ای دهنده و ای بخشاینده بی منت ...
17 شهريور 1392

اسباب کشی

سلااااااااااام به فرشته های شیطون خودم حال و احوالتون چطوره خوب و خوش هستید ایشالا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ امیدوارم هر جا که هستید از تموم لحظه هاتون لذت ببرید جونم برای دسته گلام بگه که پروژه اسباب کشی بااخره بعد از کش و قوس های فراوان روز جمعه کلید خورد و تا دیشب ادامه داشته به معنای واقعی خرد و خمیر شدیم و پوستمون کنده شده از جمعه صبح با وعده وعید فرستادمتون خونه مامان جون ما هم هر روز تا شب مشغول بودیم فعلا منزل مامان جون تشریف داریم تا کاملا خونه مرتب بشه روز شنبه و یکشنبه رو مرخصی گرفتم تا برسم به مرتب کردن خونه همسری هم حتی اگه ساعت از تیک تاک بایسته کارشو تحت هیچ شرایطی تعطیل نمی کنه و و کلا دفتر ایشون مرخصی نداره بشدت خس...
12 شهريور 1392

شیطون مچل

سلام به جوجه های طلایی خودم حال و احوالتون خوبه خوش می گذره جونم براتون بگه یه ذره فرصت کردم گفتم به جای فضولی و سرک کشیدن بچسبم به وبلاگ خودمون و چند خط بنویسم این روزا در تدارک جابجایی هستیم البته با یه هفته تأخیر خونه رو تازه تحویل داده ما هم هیچی جمع نکردیم شوشوی دل گنده رفته اهواز گفته اصلا بهش فکر نکن ما هم زدیم به بی خیالی فقط این سرایدار بدرقمه روی اعصاب آدمه بدتر از صاحبخونه دیشب یه ذره حالشو گرفتم آقای همسر طبق معمول میگه چرا چکارش داری ایهاالناس نمی زاره تلافی کنیم چه وضعیه آخه روز جمعه برای ناهار رفتیم خونه مامانم البته عصر برگشتیم چون شب تولد دختر همکار همسری دعوت داشتیم اومدیم خونه به ریخت و اوضاعمون سر و سا...
4 شهريور 1392