تارا خانوم گل منتارا خانوم گل من، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره
باربد خان قند عسل منباربد خان قند عسل من، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

تارا و باربد عزیزای دل مامان و بابا

مهد کودک

سلام و صد تا سلام به فرشته های نازنینم به عمر و نفس و شیرینی زندگیمون که به تمام لحظه های بودن ما جون دوباره ای دادن تو این مدتی که گذشت مثل همیشه سرگرم بودیم بعضی وقتا با هم بیرون رفتیم سه تایی من ذوق زده میشم و به خودم افتخار می کنم خدای بزرگ شکرت به خاطر این همه لطف و محجبت که تو دهنده بی منتی و آرامش دهنده بی حد و حصری کلاس ورزشم همچنان ادامه داره  روز سه شنبه تارا رو بردم و باربد همراه باباش رفت دفتر بعد باشگاه تصمیم گرفتیم ( خانم ها و دخمر ها ) بریم آرایشگاه که آقای پدر زود و تند و سریع باربد رو تحویل ما دادند و رفتند ما هم با کمال اعتماد به نفس رفتیم سالن و چشتون روز بد نبینه که پوستمون کنده شد البته ما بیدی نیستیم با ا...
22 ارديبهشت 1392

سی ماهگی

  سلام به فرشته های زیبای خودم حالتون خوبه امروز 30 ماهه شدید یعنی 30 ماهه که اهنگ زندگیمون عوض شده و همش به لطف حضور شما و میمنت قدوم شماست امیدوارم که عاقبت بخیر بشین و عمر با عزت و سلامتی داشته باشین عاشقونه دوستتون دارم فرشته های نازم ...
17 ارديبهشت 1392

مادرانه

سلام به گلای گلخونم حال و احوال چطوره ببخشید مدتیه ننوشتم باز نمی دونم چرا دست و دلم نمی رفت به نوشتن تنبلیم می اومد  یه دلیلشم شاید  وبگردیه آدم می خواد همش قصه بقیه رو بخونه از خونه زندگی خودش  می مونه (وبگردی مثل تخمه شکستن شده  عادت بد بده کاریش هم نمیشه کرد ببم جان) بعلاوه کارای اداره که هر وقت اراده کنی به نوشتن خاطرات برای یه کاری احضار میشی تو خونه هم که اصلا و ابدا نمیشه فکرشو کرد چه برسه به اجراش در نتیجه خاطرات جوجه های ما می مونه اول بگم که امروز روز زن و روز مادره این روز بزرگ رو به همه مادران و زنان سرزمینم تبریک میگم بخصوص مامان گلم و تمام دوستای وبلاگی امیدوارم که وجود عزیزشون همیش...
11 ارديبهشت 1392

فروردین نامه

سلام به هلو های خوش آب و رنگ و خوشمزه خودم امیدوارم حال و احوالتون خوب خوب باشه سرحال باشید و از گذران تمام لحظه هاتون لذت ببرید آرزوی ما برای شما خوشبختی و عاقبت بخیری شماست و امیدوارم خدای بزرگ و مهربون همیشه حافظ و نگهدارتون باشه گلای نازم جونم براتون بگه حدود 20 روزه که روزانه هاتون رو ننوشتم بزارید به حساب خستگی و بی حوصلگی که این روز ها به شدت باهاش درگیرم تو خونه که نمی تونم چیزی بنویسم زودتر از من میشینید اگه هم لپتاپو روشن کنم باید براتون سی دی بزارم تو اداره هم  یا درگیر کارم و گزارش نویسی به وبلاگ دوستان هم سر می زنم دیگه وقتی نمی مونه برای نوشتن اما الان که ساعت 7 روز جمعه 30 فروردین ماه هست سه تائیتون تو خ...
30 فروردين 1392

عکس گوگولی ها

سه قلوهای ما اینم یه دو قلو ی جدید جدال خواهر و برادر بر سر صندلی تراکتور پیروز می شویم!!!! دخمری من این توانایی رو داره که همزمان 6 تا بادی بپوشه ...
26 فروردين 1392

چند نکته روانشناسی

روشهایی که مانع رشد استعدادهای ذاتی وخلاق کودکان است دراین جا به برخوردهایی اشاره می کنیم که می توانید با عدم به کارگیری آنها از ایجاد چنین موانعی خودداری کنید. ۱- کودکان را تشویق می کنید که بیش از اندازه به شما متکی باشند واز روشهای خاص خودشان برای حل مسائل استفاده نکنند. 2- کودکان راطوری تریت می کنید که دقیقا مانند دیگران باشند : مثل دیگران باشند، بادیگران فرقی نداشته باشند .به آنها می آموزید که افکار معمولی داشته باشند و رفتار نامناسب آنها را با دیگران مقایسه می کنید. 3- با نادیده گرفتن سوالات پی درپی "چرا"های آنها مانع پرسش آنها می شوید، یا در مورد پرس و جوی آنها بی اعتنا هستید و به سوالات آنها علاقه نشان نمی...
18 فروردين 1392

بیست و نه ماهگی

سلام گلدونه ها  امروز بازهم یه هفدهم خوب دیگه است . این عدد برای من همیشه نماد تولد شماست امروز 29 مین ماه ورود شما به این دنیای خاکیه دنیایی که با اومدن شما یه رنگ تازه گرفت ، سبز سبز سبز شد ، بالید و بزرگ شد و خدای مهربون دو فرشته پاک و معصوم رو به ما عنایت کرد هزار بار مبارک فرشته های من خدای من هزار بار ممنون به خاطر تمام الطاف بیکرانی که هیچگاه از من و خانواده ام دریغ نکردی تمام عزیزانم را نگهدار باش ...
17 فروردين 1392

تعطیلات نوروزی

یه سلام  بهاری به فرشته های نازنینم حالتون خوبه خوش می گذره اوضاعتون براهه الان کجائید امروز دهمین روز فروردین ماه هست سال کهنه کوله بارشو بست و به سلامتی ده روزه که سال نو متولد شده امیدوارم همه ما غصه ها و مشکلاتمون رو پشت در سال نو جا گذاشته باشیم و با روحی سرشار ار انرژی و ذوق اومده باشیم به استقبال بهار و تمام سلول هامون پر شده باشه از سرزندگی و نشاط جونم براتون بگه این چند روزه به دید و بازدید و مهمونی و گلگشت گذشته بقیه اش هم تو خونه بودیم و مشغول سر وکله زدن با هم تعطیلات نصفه و نیمه ما تا چهارم بیشتر نبود و صبح روز پنجم تشریف آوردیم اداره تا چرخ مملکت لنگ نزنه و همگی بسیااااااار خواب آلودیم...
10 فروردين 1392