تارا خانوم گل منتارا خانوم گل من، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره
باربد خان قند عسل منباربد خان قند عسل من، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

تارا و باربد عزیزای دل مامان و بابا

تابستان

1395/4/2 22:22
نویسنده : مامان انیس
1,214 بازدید
اشتراک گذاری

بعد مدتها یک پست بلند بالانوشتم و چقدر خوشحال بودم که راحت با گوشی میشه پست گذاشت...اماارسال نشد و پرید ...... 😤😤😤😤😤😤😤😟😟😟😞😟😟😟

پسندها (1)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

طراحي وبسايت
3 تیر 95 0:07
خيلي خوب و جالب بود ممنون بابت مطالبتون
❤مامان سونیا❤
3 تیر 95 9:33
سلام بانو خوبید چه خبر چه میکنید آقا باربد نازنین و تاراخانم گل حالشون چطوره؟ چه خبر از آرشیدا خانم و مامان گلش حالشون خوبه؟ انشالله همگی همیشه خوب و خوش و سرحال باشید این کلاه چندین و چند بار سر من هم رفته هم موقع پست گذاشتن هم موقع نظر گذاشتن برای دوستان خوب چرا مثل قبل از سیستم استفاده نمیکنید بابا بیایید پست بگذارید دلمون پوسید هیچ کس دیگه نیست سوت و کور شده اینجا ا
مامان انیس
پاسخ
سلام گلم خوبی سونیای نازنینم چطوره مرسی از لطفت همه ما خوبیم ...آرشیدا و مامان هم خوبند. بعد مدتها نوشتم چقدرم مفصل ولی خب پرید متاسفانه ممنونم از لطف و محبتت پیروز و شاد و موفق باشی
محجوب بانو
6 مرداد 95 23:42
دقیقا حس میکنم جی میگید فدای سر بچه های نازتووون خوشحال میشیم پیشمون بیایید خانومی
مامان انیس
پاسخ
لطف دارید عزیزم
❤مامان سونیا❤
13 مرداد 95 12:05
ای که به قم قدر و بها داده ای / کشور ما را تو صفا داده ای نام تو بر قلب صفا می دهد / روضه تو بوی رضا(ع)می دهد میلاد مسعود حضرت فاطمه معصومه(س) بردوستداران حضرتش و روز دختر مبارکباد....
رعنا
24 مرداد 95 18:35
وبلاگ زیبایی دارید حتما به ما هم یه سر بزنید با تبادل لینک موافقید خبر بدید
مامان انیس
پاسخ
ممنونم از لطف و محبتت به خونه ما خوش اومدی
بهـراد
26 مرداد 95 14:33
بابك
24 مهر 95 19:11
زشت است که توی غزلش مرد بگرید هربار که یک قافیه آورد بگرید این هدیه ی عشق است به دیوانه که باید با درد بخنداند و با درد بگرید غربت فقط این است که شخصی وسط جمع آرام بیاندیشد و خونسرد بگرید زشت است که آدم دلش از هیچ بگیرد زشت است که هر وقت هوس کرد بگرید زشت است که شاعر وسط خواندن یک شعر با آمدن واژه ی برگرد بگرید زشت است، ولی زشت تر این است که عشقت بر شانه ی یک آدم نامرد بگرید #علیرضا آذر
مامان انیس
پاسخ
سپاسگزارم
بابك
25 مهر 95 16:59
دست‌هات را که باز کنی، به هیچ جا بند نیستم، سقوط می‌کنم...