فرشته ها

سلام به شادترين بهانه هاي زندگيم

حالتون چطوره عزيزاي دلم . چند روزه كه بدلايل مختلف فني ، مشغله كاري و.... نتونستم براتون مطلب بنويسم واقعا منو ببخشيد تلاش مي كنم از اين به بعد جبران كنم و هر روز تو وبلاگتون مطلب بنويسم. جونم براتون بگه تو اين چند روزه ماشالا به جونتون پر تحركتر و شيطونتر و خرابكار تر شديد . چيزاي جديدي مي خورين مثل تخم مرغ انواع ميوه ها و خدا رو شكر مي كنم كه اشتهاتون خوبه و با ولع و اشتياق غذاهاي جديدو امتحان مي كنيد. دندوناتون هنوز توراهن و نيومدن ولي خبلي اذيتتون مي كنن چون كه بيشتر اوقات لثه هاتون رو فشار ميدين يا دستتون رو تو دهنتون ميذاريد. الهيييييييي من فداتون بشم دارين روز بروز بزرگتر ميشين. تارا ديگه دستشو ميگيره به همه چي و سريع بلند ميشه چند قدمي هم راه ميره يا سرپا وايميسه و روروكش رو هل ميده. آخه تصور كنيد دخملي به اندازه جوجه كه راه ميره به شيريني عسل.باربد هم كه سينه خيز ميره و محدوده رفت و آمدش داره هر روز بزرگتر ميشه. اين روزا يه خورده برنامه خوابتو بهم خورده و كمتر از قبل مي خوابيد البته شايد بخاطر دندوناتون باشه .

راستي اگه دندونا نبودن ما مامانا دليل بي تابي هاي بچه ها رو به چي مربوط مي كرديم.

ديگه براتون بگم چند روز پيش دائي بابا ايمان از آلمان اومده و رابطه باربد باهاش خيلي خوبه آخه ايشون خيلي خيلي مهربون هستند. تارا هم كه قربونش برم روابط عموميش عالي شده و با همه خوبه

ديگه براتون بگم كه به همه چي كار دارين اصلا نميشه چيزيو روي زمين گذاشت و ازش غفلت كرد . مطمئناً ميريد سراغش. حسابي خدمت روزنامه ها و مجله ها رسيدين و جلداشون را با هم ديگه پاره كردين. الهي قربونتون برم بايد مجله رو خوند نه كه پاره اش كرد. به تلويزيون هم علاقه دارين كارتون برنامه خردسالان و اخبار ورزشي و فوتبال هم براي باربد آخه مثل باباش عاشق ورزشه پسرم .

الهييييييييييييييييييي من فداي قد و بالاي رعناتون برم . از خدا مي خوام كه هميشه سلامت و سرحال باشيد . نو گلهاي زندگي من و بابايي

اينم عكس جديدتون كه مربوط به روز جمعه سوم تيرماه 90 ميشه