فضولباشی ها
سلام بچه های عزیزم
حالتون چطوره ؟ امروز هنوز از احوالتون با خبر نیستم چون به مامان جون زنگ نزدم. ولی الان می خوام یه گزارش کار کامل از شیرینکاریها ، شیطنتها و فضولیهاتون بدم
اول باید بگم که ماشالا تاراخانم دخمل پر جنب و جوشیه و خیلی اینور و اونور سرک میکشه و به همه چی کارداره در نتیجه آمار شیطنتاش بالاست . دوم اینکه آقا باربد کلا بچه آرومیه ولی چون زورش زیادتره اگه بخواد شیطونی کنه اساسی و حسابی هستش و با کیفیت
حالا گزارش کارتون رو اعلام می کنم:
- شکستن عینک بابایی : یه روز که تارا خانم بغل بابایی رفته بود و طبق معمول داشت مثل یه نردبون ازش بالا می رفت یه دفعه تصویر خودشو تو شیشه پشت سر بابا دید و به طرفش شیرجه زد وبا کله رفت تو عینکی که به تازگی عوض شده بود و بللله عینک بیچاره شکست.
- انداختن میز : یه روز که مامانی طبق معمول تو آشپزخونه کار می کرد یه دفعه صدایی شنید: گومببببب و بعدش صدای گریه شدید باربد .مامانی طفلک فکر کرد که باربد حتما از توی روروکش افتاده وقتی به سراغش رفت دید که پسر بلا میزو هل داده و انداختدش و ترسیده و گریه کرده
- انداختن بخاری : یه روز شما دو تا وروجک توی روروکتون خونه رو چرخ می زدین برای یک مدت خیلی کوتاه خبری از شما نبود تا اینکه صدای افتادن چیزی اومد و بللله وقتی سر صحنه حاضر شدیم معلوم شد شما دو تا ناقلا بخاری رو انداختین و در رفتین اومدین اینور اتاق و با لبخند بسیار زیبایی ما رو مورد استقبال قرار دادین
- و جدیدترین خرابکاری تارا خانم: دیروز که همه بیرون بودن و مامانی با شما دوتا سرگرم بود.زمانی که مشغول سرویس دهی به باربد بود باز هم طبق معمول صدای افتادن یه چیزیو شنید و بعدش گریه شدید تارا . کاشف به عمل اومد که تارا رفته نشسته بین دیوار و گلدون بامبوها و هلش داده بود .نتیجه اینکه آب گلدون کاملا فرشو خیس کرد خودش هم از شدت ترس گریه می کرد.
البته مواردی رو که گفتم چند تا از هزاران بود و باید به تمام اینها تلاش برای بالا رفتن از میز و صندلی ، شیرجه زدن به طرف هر چیزی که توجهتون رو جلب می کنه ، بازی با اشیاء ممنوعه و مخصوص بزرگترا و علاقمندی به چیزای عجیب و غریب مثل بطری خالی نوشابه ، بیرون ریختن محتویات ساک و کمد و پرت کردن کلیه اسباب بازیها و .....علاقه شدید به خوردن روزنامه و کاغذ و همچنین خوردن همزمان دو تا شست پا و تو سر و کول همدیگه رفتن و موهای همو کشیدن و نیشگون گرفتن همدیگه رو اضافه کنم.
الهییییییییییی من فدای شما دو تا نمکدون بشم