امان از تکنولوژی
سلام به نفسای زندگی حال و احوالتون چطوره شیطونی هاتون خوبن چه خبرا خوش می گذره
ما هم خوبیم مشغول سرو کله زدن با شما جمع آوری و تمیزکاری خونه
ساعت خوابتون هم به هم ریخته اس تا حدود ظهر می خوابین و کمی هم بعد از ظهر ها و شب متأسفانه تا 1 و 2 بیدارین منم بعد شما می خوابم و ساعت 6 بیدار میشم و حسابی پای چشمام سیاه شده از بیخوابی البته عصرها هم کمی می خوابین تا خستگی خواب صبح از تنتون در بره و من در اون ساعتا هم مشغول کارم البته یه کمی هم خودم مقصرم مثلا نمی دونم چه دلیلی داره الان که خوابین و خونه هم کاری نداره به جای استراحت اومدم وبگردی
داستان خرابکاریهاتون همچنان ادامه داره شکستن لیوان و ظرف و ..... و جدیدترین خبر کشیدن پرده توسط باربد خان و کندن چوپ پرده در نیمه شب گذشته
دیشب هم رفتیم خونه خاله نیکی و اونقدر ریخت و پاش کردین که دیگه روم نمیشد تو صورتش نگاه کنم امروز هم قرار بود بریم برای صرف چایی عصر که خوابیدن شما برنامه مون رو به هم ریخت
شیطونی تارا خانم جای خودش هست باربد و آرشیدا رو هم کلی اذیت کرده و من اینجا از خاله نیکی عذر می خوام البته تارا دعوا شد تا یاد بگیره چه جور رفتار کنه و امیدوارم براش درس عبرت بشه و قدر دوست خوبش رو بدونه
یه خبر دیگه اینکه وبلاگم باز نمیشه و به جاش یه صفحه مزاجم میاد به آدرس shukhi.com و کلی روانم رو به هم ریخته و به عالم و آدم متوسل شدم بابا منم و این یه دونه وبلاگ که شده مونس لحظه هام به شوشو میگم به نظرت چرا اینطور شده میگه هک شدی آخه هکر محترم مگه سایت ناساست که اومدی اینجا برای مدیریت تلگراف زدم شاید این مشکل حل بشه خدایا کمک کن مطالبو از دست ندم حاصل 15 ماه خاطره نویسی رو که با تک تک جملاتش جون می گیرم
فعلا من اینجا می نویسم تا ببینم چی میشه .........به امید بازگشت وبلاگم می مانم!!!!!
تکنولوژی هم آدمو وابسته می کنه متأسفانه و یا خوشبختانه ......
دوستان اگه تونستید اینجا رو بخونید یه راه حل جلو پام بزارید ممنون میشم
بعد از ظهر شهریوریتون بخیر