بیست و یک ماهگی
سلامممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
جوجو های خوشمل 21 ماهه من ماهگرد تولدتون خیلیییییییییییییییییییییی مبارکه قربون اون صورت ماهتون بشم به لطف خدا امروز 21 ماهه شدین خیلیییییییییییییییییییی دوستتون دارم
جونم براتون بگه هوا بشدت گرمه وقتی بیرون از اداره میرم برای مأموریت از شدت گرما کلافه میشم و چاره هم نیست اینجا دما بیشتر از 49 اعلام نمیشه و .............چاره ای جز تحمل گرما نیست امروز هم برای سحر خواب موندم و علاوه بر تشنگی سرم هم داره درد میگیره خدا به دادم برسه تا شب
ایسنروزا خیلی شیطونی می کنید و تمام کشو ها بیرون ریخته میشه بیش از 10 بار دیشب نمی دونم کی خوابم برد فقط اینو یادمه که ساعت 1 بالش برداشتم اومدم تو اتاقتون همونجا رو زمین خوابیدم شماهه ها غروب که شد فضولی خونتون میره بالا و حسابی پوستمو می کنین تا 12 شب قاشق و چنگال از زیر کابینتا جمع کردم
راستی پریروز خاله نیکی و آرشیدا جون اومدن خونمون منم برده بودمتون حمام با دردسر اومدیم بیرون بعد لباس پوشیدن با خاله نیکی رفتیم خونشون برای افطار خیلی هم خوش گذشت جاتون خالی بچه ها کلی با هم بازی کردن و سربسر گذاشتن البته تارا و باربد تا دلتون بخواد خرابکاری کردن و زندگی خاله نیکی رو به هم ریختن طفلی آرشیدا زیاد اهل شلوغ کاری نیست منم همش شرمنده ام ببخشید خاله جون ..راستی دیروز مامانم به تارا میگه آرشیدا اومد خونتون میگه هوم آرشی
بعد از خونه خاله نیکی رفتیم خونه خاله بابایی آخه شب قبل گویا حالش بد شده و رفته بود بیمارستان ما هم رفتیم عیادتش و خدا رو شکر بهتر شده بود کلی اونجا بازی کردین داشتین می رفتین سمت آب بازی که خواهش کردم این یه موردو فاکتور بگیرین چون دیگه لباس تمیز نداشتین دو بار لباستون رو عوض کرده بودم آخر شب هم یه دفعه گفتن پس باربد کو هر چی دنبالش گشتیم نبود تو حیاطو نگاه کردیم رفته بود جارو بدست دقیقا بالای سرداب اونم که در نداشت خدا واقعا رحم کرد که نیفتاد از 60 پله پائین
( تو خونه های قدیمی شهر ما زیر زمین هایی هست که عمق زیادی دارن و البته تو تابستون خیلی خنک و تو زمستون گرم هستند و تو زمانهایی که مردم مثل الا دسترسی به وسایل خنک کننده و گرم کننده نداشتن بهترین گزینه بودن برای خواب واستراحت این زیر زمین ها توسط دالانهایی به هم وصل میشدن و همسایه ها از این طریق شبا پیش هم می رفتن و برا خودشون عالمی داشتن ........
خلاصه باربد خان حسابی نگرانمون کرد اونشب و خدا هم رحم کرد بهمون
امشب شب 19 رمضان و شب قدره خدای بزرگ تو رو به عزت این شب قسم میدم گره گشایی کن از کار بندگانت و شفای همه بیماران رو هم ازت می خوام