تارا خانوم گل منتارا خانوم گل من، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره
باربد خان قند عسل منباربد خان قند عسل من، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

تارا و باربد عزیزای دل مامان و بابا

نوزده ماهگی

1391/3/17 12:43
نویسنده : مامان انیس
872 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسلی های خودم حالتون چطوره

امروز اومدم بگم که 19 ماهگیتون خیللللللللللللللللللللللی مبارک باشه و امیدوارم همیشه سالم باشین خدا پشت و پناهتون باشه و به ما توفیق بده که در تربیت شماها و مهیا کردن آینده ای در خور موفق باشیم

روزها و روزها دارن میگذرن و ماشالا بزرگ میشین و ....................... کم کم دارین تمرین استقلال می کنید تو غذا خوردن بازی کردن تصمیم برای حمام رفتن و.......

دیروز داشتم به باربد شیر می دادم همونجوری که به صورتش نگاه می کردم و مک زدنشو می دیدم به این فکر کردم که تکامل ، فرایند غریبیه جنین کاملا به مادر وابسته است بعد تولد و در گذار بزرگ شدن تنها ارتباط جسمی همون شیر خوردنه که یواش یواش کم و کم میشه و جاشو به یه ارتباط قلبی میده

یه دفعه دلم برای اون روزهای بارداری تنگ شد با وجود تمام سختیها و مشقاتش ....ورجه وورجه های شماها تو دلم و حالا شیر خوردن.................. اونم که چند ماه دیگه تموم میشه و مرحله جدیدی تو زندگی ما به وجود میاد از الان بگم بی نهایت دلتنگ وابستگیهاتون میشم البته نه اونقدر که مانعی باشه برای بالیدن شما

من برای دستیابی به لذت های زندگیم همیشه خیلی منتظر بودم و همیشه هم خدای بزرگ لطف و مرحمتشو در حق ما تمام و کمال عنایت کرده و اونقدر سراپای منو سرشار لذت کرده که گذر زمان رو متوجه نشدم خدایا بی نهایت شکر

بهترین ها رو براتون آرزو می کنم که شدین نبض زندگیمون

از دیروز باربد تمرین می کنه اسم کوچک منو تکرار کردن میگه انی ولی آخرشو نمیگه ولی همینو اونقدر خوشگل می گه که دلم می خواد بخورمش

هر دوشون هم ماشالا شیطون تر از قبل شدن و با وجودی که تقریبا خونه خلوت شده باز هم وسیله ای پیدا می کنید برای بالا رفتن و پرش به پائین، مدام حواستون به منه که آیا دری رو باز نمی زارم تا یورش ببرید و تخلیه کنید محل مورد نظر رو البته واکنش هام سریعتر شده و پا به پای شما دارم پیش میرم فکرشو کن منی که آروم آروم و سلانه سلانه کارامو می کردم حالا باید چهارچشمی همه جا رو بپام اینم اندر فواید داشتن دو بچه شیطون بلای نازنازی

گوش باربد کمی بهتر شده ولی کبودیش هنوز برطرف نشده

خدایا شر تمام بدیها و بلایا رو از سر کودکان معصوم کم کن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (18)

مامان آرشیدا قند عسل
18 خرداد 91 1:09
ای وایییییی چرا من یادم نبود! نوزده ماهگیتون مبارک گلهای نانازی خالهههههههه


مرسی خاله جون
نایسل
18 خرداد 91 17:02
بمییرم برای گوشت خاله
قربون اون حرف زدنتت باربد جون ای جاننن
من دختر خواهر م بهم به جای خاله الناز میگفت انیسسسسس
ای جان
یاد کوچچولوییی های اون افتادممممم
از ظرف من ماچشون کنننننن
الهی سالم تندرست باشن


لطف داری گلم می بوسمت
نایسل
18 خرداد 91 17:03
قربونتون برم 19 ماهگی تونم مبارککک دوست دارم انیسه جونم راستی بهم بگو چی شد دوقلو داشتی ارثی بود>؟
مامان باران و بارین
19 خرداد 91 21:30
سلام عزیزم...مبارک باشه 19 ماهگی وروجکا...خدا حفظشون کنه...


لطف داری عزیزم
نایسل
20 خرداد 91 0:27
مامان سونیا
20 خرداد 91 9:41
نوزده ماهگیتون مبارک خوشگلای خاله ایشاالله گوش گل پسر هم زود زود خوب بشه و مامانی از نگرانی در بیاد انشاالله چند روز دیگه اسم مامانی رو هم کامل یاد بگیرید و با اون ناز و اداتون براش بگید تا قند توی دلش اب بشه


مرسییییییییییییییییییی گلم
مامان خورشيد
20 خرداد 91 12:35
مباركه. الهي هر لحظه بزرگ شدنشون به شادي و سلامتي بگذره.


مرسی قربون شما
رادین کوچولو
21 خرداد 91 9:54
سلام
19 ماهگیتون مبارک


مرسییییییییییییی
نایسل
21 خرداد 91 13:31
آخی تو خیلی قشنگ حرف میزنی
الهی منم یه مثه نی نیهای تو داشته باشم دوقلو دختر پسر آرزومه واییییییییی


الهی آمین
نایسل
21 خرداد 91 13:31
نگفتی چه جوری دوقلو شدن ارثی بود یا دارو مصرف کردی یا یهو شد مثه رکسانا که یهو خدا بش یه دقولو پسر بعد پسر اولش داد
مامان امیرحسین و امیر علی
21 خرداد 91 23:21
19 ماهگیتون مبارک عسلا.
عزیزم چقدر این پستتو قشنگو با احساس نوشتی.واقعا ادم دلش برای روزای بارداریش تنگ میشه
راستس مگه هنوز شیر مادرم میخورن این وروجکا؟؟!!
ببوسشون


آره واقعا باربد هنوز می خوره ولی تارا نه.....لطف داری عزیزم
نایسل
22 خرداد 91 12:48
عزیززززز دلم
آخی خوش به حالت ایشالا منم به وقتش خدا بهم میده عزیز دلم


انشالا
نسترن
23 خرداد 91 11:04
نفسای خاله 19 ماهگیتون مبارک مامانی پس کو عکسشون


مرسی خاله جون به روی چشم مامانی
سمیرا مامان آنیتا
23 خرداد 91 12:18
19 ماهگیشون مبارک
چقدر خوبه که شیر خودت رو میخورن .. من هم عاشق این وابستگی آنیتا هستم .. این که برای هر کاری صدا میزنه مامان


لطف داری گلم ممنون امیدوارم همیشه در کنار هم باشید
مامان آنیسا
23 خرداد 91 12:46
19 ماهگی خوشملای من مبارک.
بچه ها بزرگ میشن و ما پیر میشیم.الهی همیشه سلامت و شاد باشن


مرسی عزیزم
بابای دوقلوها
24 خرداد 91 21:00
19 ماهگی ورووجکای عمووو خیلی خیلی مبارک
انشالله 190 ساله بشید

پس این ورووجکا هم منتظر باز شدن در هستنٰ عین دوقلوهای ما. به محض اینکه یه در باز میشد حملههههههههههههههههههه
خدا حفظشون کنه


مرسی عموجون ما همیشه آماده ایم
مامانی درسا
25 خرداد 91 1:05
گلای خاله نوزده ماهیگیتون مبارک . انشاالله همیشه خوش و خرم باشین ...... ای وای مامانی با این همه سختی دوباره دلت واسه بارداری تنگیده ....... قربونشون برم خدا حافظشون باشه ......


لطف داری عزیزم ایشالا همیشه شاد باشی گلی رو می بوسم
مامان رهام
27 خرداد 91 9:02
19 ماهگیتون مبارک باشه,ایشاا... همیشه سالم و سرحال و شیطون باشید....