تارا خانوم گل منتارا خانوم گل من، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره
باربد خان قند عسل منباربد خان قند عسل من، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

تارا و باربد عزیزای دل مامان و بابا

واكسن

1391/2/19 12:58
نویسنده : مامان انیس
604 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفساي من حالتون چطوره بهتر شدين

جونم براتون بگه ديروز براي مراقبت و پايش 18 ماهگي و همچنين واكسن رفتيم مركز بهداشت اونجا اول قد و وزنتون رو اندازه گرفتن خدا رو شكر اوضاعتون خوب بود

تارا خانم : وزن :10750     قد : 84

باربد خان : وزن : 12150     قد : 84

بعدش رفتين براي واكسن كه سه تا بود واكسن MMR ، سه گانه و قطره فلج اطفال و ديگه واكسن ندارين تا انشالا موقع مدرسه رفتن

بعد مركز اومديم خونه مامان جون اول تو حياط سه چرخه سواري كردين وقتي خسته شدين رفتيم داخل لباساتون رو عوض كردم شير و قطره هم خوردين كمي فضولي كردين و بعدش خوابيدين ولي بعد نيم ساعت بيدار شدين ديگه آثار واكسن داشت ظاهر مي شد پاهاتون درد مي كرد و تب داشتين دارو هاتون رو تا غروب چند بار تكرار كردم ساعت 8 هم خوابيدين تمام شب رو تب داشتين بخصوص باربد كه همش ناله مي كرد تا حدود 4:30 تقريبا بيدار بودم دم صبح كمي باربد آروم شد تارا هم هنوز تب داشت از ديروز كلا غذا چيز زيادي نخوردين و بيشتر شير خوردين

امروز صبح هم باربد تب و لرز كرده وتمام تنش داغ داغه بميرم براي طفلكم آروم تو بغلم مي مونه و حتي راه نميره چون پاش درد مي گيره البته ديشب ساعت 3:30 بيدار شد و رفت سراغ بابا جونش منم چون ديدم گريه نمي كنه و انگار بهتر شده جلو شو نگرفتم بعد نيم ساعت بابا آوردش ميگه مي دوني بچت اومده پيشم ميگم آره ميگه پس عوضش كن لطفا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

امروز رو هم مرخصي گرفتم تا پيشتون باشم وقتي بقيه رفتن بيرون گريه زاري ردين منم بردمتون تو حياط بازي و بعد يك ساعت برگشتيم تو خونه و يه ساعتي خوابيدين منم اين پستو كه از صبح شروع كردم اينجا تموم مي كنم برم سراغ بچه ها

خداي بزرگ به همه بچه ها سلامتي بده و هر چي درد و بيماري و رنجوري هست به جاي بچه هاي گلم به من بده مبادا تن نازكشون دردمند باشه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

مامان آرشیدا قند عسل
19 اردیبهشت 91 13:09
گلای خاله این دفعه نمی گم بلا دوره چون بلا نیست آقا و خانوم شدن این چیزها رو هم داره انشاالله تبتون زود زود قطع بشه ، درد پاتون هم آروم بشه و دوباره از دیوار راست برید بالا ، مامانی خوب کاری کردی پیششون موندی. بچه ها رو ببوس.
جات این دو روزه خالی بود از صبح خواستم بتماسم جور نشد .


مرسي عزيزم از لطفت محبت داري
بابای دوقلوها
20 اردیبهشت 91 16:35
واکسن نه. ملیضی نه
نیخواممممممممممممممممم


مرسی