گردش و طبیعت گردی
سلام به عسلی های خودم حالتون خوبه خوش می گذره
جونم براتون بگه روز جمعه به اتفاق تعدادی از فامیلا رفتیم جنگل جای همگی خالی خیلی خوش گذشت ناهار و شام اونجا بودیم
تا دلتون بخواد شیطونی کردین و خاک بازی آخر شب که برگشتیم دیگه نه پوشک داشتین نه لباس همه استفاده شدنآخر شب دیدم تارا جعبه دستمالا رو برداشت گذاشت تو دهنش برای اینکه نخوره سریع دویدم ازش بگیرم که نمی دونم چطوری ناخنم صورتشو خراش داد کلی اعصابم خرد شد و گریه کردم و خودمو سرزنش کردم و سریع همونجا ناخنامو کوتاه کردم
به غیر از این شوک آخر همه چی خیلی خیلی خوب بود خدا رو شکر تو سال جدید بر عکس سالهای پیش انگار بابایی تصمیم گرفته بیشتر از خونه بزنیم بیرون آخه بابا ایمان تو جمع خانواده و فامیل بودن رو ترجیح میده همیشه به بیرون رفتن یعنی بیرون رفتن تنهایی رو دوست نداره و میگه حتما باید دسته جمعی بریم ولی این دو سه بار که تو سال جدید رفتیم خوشش اومده خدا رو شکر
یادمه چند سال پیش اوایل ازدواجمون یه بار خیلی اصرار کردم بیا ما هم بریم پارک مثل بقیه خلایق بعد کلی ناز و ادا قبول کرد و ما حدود یک ساعتی رفتیم پارک سر خیابونمون با اجازه وقتی برگشتیم یه آقای دزد محترم رو تو خونه دیدیم و این شد درس عبرتی برامون که عطای گردش رو به لقاش ببخشیم و بنده هم دیگه در این خصوص اصراری به آقای شوهر ننمایم .......
براتون بگم که بنده پنجشنبه ساعت 2 شب خوابیدم جمعه 6:30 بیدار شدم و از صبح مشغول آماده کردن همه وسایل بودم تا وقتی که راه افتادیم یعنی اونروز من بیشتر و سریعتر از همه روزهایی که حتی اداره میرم مشغول کار و همش هم سرپا بودم ساعت 11 هم برگشتیم و اون شب حدود 2 خوابیدم و در این سال نو بسی کمبود خواب دارم و به معنای واقعی خستم و دلم می خواد شدیدا بخوابم ......
از جمعه شب خونه مامان جون هستیم دیروز بعد ناهار بردمتون حمام یه خورده آب بازی کردین بعدش حدود 2 ساعتی خوابیدین ساعت 8 هم نوبت دکتر داشتین و بردیمتون برای پایش17 ماهگی دکتر راضی بود از وضعیتتون خدا رو شکر
تارا تا دکترو دید زد زیر گریه و دکتر به زور قد و دور سرشو اندازه گرفت که نمی دونم درست بودن یا نه با این دست و پایی که میزد بنده خدا خیلی مهربونه ولی نمی دونم چرا تارا ازش می ترسه در عوض باربد خان مثل یه آقای تمام عیار نه گریه زد نه نق زد فقط آروم به دکتر نگاه می کرد
وزن تارا 10500 و وزن باربد 11500 رژیم غذاییتون خوبه بیشتر سوپ باید بخورین آیروویت و زینکوویت و پاستیل مولتی ویتامین هم مثل همیشه ....
راستی یه خبر اونم اینه که دندونای نیش آقا و خانم دارن میان دندونای بالای باربد و دندونای پایین تارا هم نوک زدن تارا نمی زاره لثه بالاشو ببینم و سریع گازم می گیره
تو خونه مامان جون به راحتی تمام درای بسته رو باز می کنین و همشون قفل هستن و من خیلی نگرانم مبادا دری باز بمونه و از غفلت بقیه استفاده کنید وبرید تو حیاط بدون اطلاع ماها....................
امیدوارم خدا همیشه حافظ و نگهدارتون باشه و تنتون سالم و بلا از تون دور باشه