فندق کوچولوها
گلای من سلام
تارا گلی و باربد خان دخمل و پسل گلم صبحا با مامان جون و بابا جون سرگرمند و با هم خوش می گذرونن، مامان جون همیشه ازتون راضیه و نمره انضباتتون بیست الهی فداتون بشم بهترین آرزوها رو براتون دارم امیدوارم من و بابایی بتونیم بهترین ها رو براتون فراهم کنیم.
دخمل گلم دو روزیه که آرومه بی سرو صدا مشغول کارهای خودشه اما تفویض اختیار کرده به برادرش که به جای هر دوشون سرو صدا می کنه امروز من مأموریت بودم هنوز نرفتم خونه دلم برای فندقکای گلم حسابی تنگ شده بخصوص برای شیرینکاریها و خرابکاریهای بامزتون
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی