تارا خانوم گل منتارا خانوم گل من، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره
باربد خان قند عسل منباربد خان قند عسل من، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

تارا و باربد عزیزای دل مامان و بابا

کریسمس مبارک !!!!!

1393/10/6 10:18
نویسنده : مامان انیس
1,290 بازدید
اشتراک گذاری

سلام و صد تا سلام به زیبایی فصل سپید زمستان به دوستای خوبم و البته یه سلام مخصوص به دردونه های نازنینم فرشته های زندگی من

حال و احوالتون چطوره امیدوارم توی این روزای سرد دلاتون گرم گرم باشه اونقدر شاد و خوشحال باشید که فقط و فقط از ثانیه هاتون لذت ببرید این ثانیه های بدون بازگشت که ارزشمندترین داشته های ماست که خدای بزرگ فقط و فقط به خودمون داده

الهی کمکمون کن که به بهترین شکلی ازشون استفاده کنیم مبادا که روز و لحظه ای در زندگی بیاد که حسرت زمان از دست رفته رو بخوریم .....این دیگه اصلا راه حلی نداره

خب ازین حرفا که بگذریم ما مثل همیشه با هم مشغولیم اداره مهد کودک خونه مامان جون گاهی اوقات هم بیرون البته گردش های هفتگی با وجود سرمای هوا همچنان بقوت خودش باقیه جای همه دوستان خالی خیلی هم خوش می گذره

خدایا شکرت به خاطر دوستای خوبی که دارم مهربون و با محبت و دلسوزن براشون بهترین ها رو آرزو می کنم امیدوارم که خدا بهشون سلامتی و عاقبت بخیری بده

دیگ براتون بگم توی دو هفته ای که گذشته به خاطر تعطیلات دهه آخر صفر تقریبا نیمه تعطیل بودیم یه روز در میون رفتیم اداره و مهد ...خیلی دلم می خواست یه مسافرت بریم و تمدید اعصاب بکنیم که جور نشد فدای سرتون

منم خوبم بد نیستم به لطف خدا خستگی هام ادامه داره دلم می خواد از خودم مرخصی بگیرم چند ساعتی ولی خب نمیشه خواب و بیداریم بهم ریخته اس

شب دیرتر از همه می خوابم صبح ها م زود بیدار میشم خدایا منو شرمنده بدنم نکن بهم توان بده

وروجکا هم طبق معمول مشغول شیطنت و ریخت و پاش و انگار نه انگار که یکی باید جمع و جور و نظافت کنه

فضول و شیطون شدن و بشدت با هم دعوا می کنن و به همون سرعت آشتی می کنن مدام در حال شکایتن از همدیگه

 انیس باربد باز رفت جلوی تلویزیون ...انیس تارا ماشینمو برداشت... انیس من پرشین تون می خوام و همزمان انیس من سی دی می خوام

و دوباره همزمان من ج.ی.ش دارم انیس بیا با من ( اینجا دلم می خواد دو نفر باشم ....)

انیس منو ببر حمام

انیس زنگ بزن ببین چرا ایمان نمیاد

انیس کارتو بکن بریم خونه خاله نیکی

انیس انیس انیس.......... شنیدن اسم من از زبون شیرین عسلام این روزها شادترین ملودی منه خدایا شکرت که می تونم و از پسش بر میام گله و شکایتامو به بزرگی خودت ببخش و این نعمت های بزرگ رو برامون سلامت نگه دار

شیرین حرف می زنید و کلمات بزرگتر از خودتون بکار می برید تمام تبلیغات تلویزیون رو حفظ هستید و باهاشون همخونی می کنید و بعد هر تبلیغ سفارش خرید میدید انیس اینو بخر انیس اونو بخر برای خرید وسایل مورد نیاز و علاقه شما والا باید درآمد میلیاردی داشت ...

قربونتون برم که بهونه های شادی زندگیم هستید امیدوارم که سلامت و خوشبخت و عاقبت بخیر باشید همیشه

انقدر شیطونی و شیرین زبونی می کنید که والا یادم نمی مونه چکارا کردید و چه حرفایی زدید

دیشب باربد طبق معمول موقع خواب داشت بازیگوشی می کرد نمی دونم چی گفت که ایمان بهش گفت برو از اتاق بیرون من کاری بهت نمدارم برگشته بش میگه خب حالا خدا نگهدار شبت بخیر کریسمس مبارک ( بس که توی این روزا در مورد کریسمس می پرسن دیگه نمی دونم چجوری جواب بدم )

تارا میگه مامان بریم یه درخت بزرگ کریسمس بخریم ...انیس وقتی برف میاد کریسمس میشه

راستی یه اعتراف کوچولو بکنم اینجا ......دیشب بعد سی سال تماشای کارتون فهمیدم که اسم سگ میکی موس چیه اونم البته باربد بهم گفت قربونش برم ( اسمش هست پلوتو)

مدتیه بچه ها میگن یه حیوون بخریم ولی حیووناشون که نرمال نیست دو تا میمون می خوان یه موش یه سگ چند تا کبوترگنجشک ( تارا فکر میکنه یه پرندس ) و البته یه اسب

همه رو هم قرار ه توی آپارتمان نگه داری کنیم زیر تخت بچه ها

دوز علاقمندی به حیات وحش ارثی بهشون رسیده ولی دیگه خیلی زیاده من در این حد نبودم اصلا

البته فیل و شیر هم دوست دارن

بچه های حالا واقعا سر نترسی دارن

پنجشنبه شب که دوستای گلم اومدن خونمون بعدش رفتیم پارک هوا خیلی سرد بود ها و لی چسبید

من و دوستام روی نیمکت نشسته بودیم  بچه ها هم دور برکه اردکا می چرخیدن که یه دفعه دیدم سه تاشون دور یه درختن مدام خم و راست میشن بعد چند دقیقه آرشیدا اومد و گفت تارا به گربه دست زده واااای کپ کردیم من و خاله نیکی

خاله برای تحقیقات که رفت مشخص شد سه تایی گربه رو گیر انداختن و نوبتی نازش کردن

تازه شب که اومدیم تارا با افتخار تعریف هم کرده ...خداییش گربه ابلهی بوده گربه هم گربه های قدیم

حافظه ام شده مثل ماهی متاسفانه خیلی اتفاقات دیگه هم هست که الان یادم نمیاد

آهان یه چیز دیگه ام بگم دو هفته پیش به اتفاق هم گروهی های عزیز رفتیم رستوران چشمتون روز بد نبینه اونروز کلی تذکر خوردیم به خاطر شیطونی بچه ها ....البته ما به خودمون بد نگذروندیم مثل همیشه بسیار نرم و لایت برخورد کردیم والا بخدا ..... بی ظرفیتا آخه بچه باید شیطونی کنه مگه اومدید کافی شاپ عشقولانه .... بابام جان اومدید رستوران نمی دونم چرا مردم یادشون میره بچه ها شیطونن پر سرو صدان....... خلاصه قرار بر این شد که دیگه نریم اونجا والا بخدا

البته انگار شانس منه ها

توی این مجتمع هم که تازه اومدیم ماییم که بچه ها کوچیکن بقیه یا زوج جوان تازه ازدواج هستند یا زوج پیر بازنشسته هر چند روز یکبار هم یه تذکر روی برد می زنن بی تربیتا

نوه همسایه ما هفته پیش اومده بود طفلی کمی بازی و بپر بپر کرده سریع اخطاریه صادر شده مردم اعصای ندارن بخدا ... تحمل هیچی ندارن ..خونه ما که انگار کسی توش نیست با وجودیکه پر واحده

امروز اومدم بعد مدتها یه سری بزنم به اینجا یه تعداد عکس هم می زارم بقیه داستان شیطنتاتون بمونه برای بعد

خاله نیکی گل دوست خوب و مهربون و عزیز و قدیمی من این کیک خوشمزه رو برای تولد من درست کرد و اورد اداره قربونت برم من که انقدر مهربون و گلی

باربد در حال بیل زدن باغچه خونه بابا بزرگم

باربد و میکی موس فست فود پدر خوب هر کار کردم تارا عکس نگرفت

بدون شرح

باربد وقتی بعد از یه روز کامل شیطنت ترن آفف می شه

دختر گلم با موهای کوتاه شده خوشگلش

نقاشی تارا

رنگ آمیزی باربد

پسندها (3)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (8)

الهام مامان امیر علی و امیر حسین
7 دی 93 9:50
زنده باشن مامان انیس. این بچه ها و شیطنت هاشون حرف نداره. قروبن تارا خانم برم با این دامن خوشگلش.
مامان انیس
پاسخ
فدای محبتت الهام جون لطف داری نازنینم ایشالا که زنده و پاینده باشی بچه های گلتو ببوس به جای من
نوشین مامان آریا
7 دی 93 12:39
خانم و آقای نازنین چه احساس زیبایی دارین نسبت به حیوانات چقدر هم قشنگ نقاشی میکشین و رنگ آمیزی هم که عالی همیشه شاد و سلامت باشین
مامان انیس
پاسخ
فدای تو عزیزم مرسی از لطف و محبتت براتون بهترین ها رو آرزو دارم
سپیده عمه آریانا
7 دی 93 17:07
سلام انیس جون خوبی عزیزم . روزهای زیبای زمستانی تون سرشار از شادمانی و عشق و آرامش . الهی فدای دوقلوهای شیرین زبونم بشم . کوتاهی موهای تارا گلی مبارک باشه . 1000 ماشااله بهش میاد . جیگر باربد عسلی وروجک رو برم با اون مدل خوابیدنش از فرط خستگی و شیطنت . الهی همیشه خداوند حافظشون باشه . نقاشی تارا گلی چه خوشگله . آفرین به باربد نازم با رنگ آمیزی خوشگلش . بوووووووووووووووووووووووووس به روی ماهشون
مامان انیس
پاسخ
سلام عزیزم خوبی قربون لطف و محبتت دوست گلم مرسی به خاطر این همه لطف و محبتت عزیزم ایشالا که همیشه شاد و سلامت باشی در کنار عزیزانت برات بهترین ها رو آرزو دارم ما هم یه عالمه می بوسیمت هم خودتو هم آریانای عزیزو
مامان آریام
7 دی 93 23:30
چه دخمل و پسر نازی...آقا باربد خیلی باحال خاموش شده...واقعا این بچه ها اونقدر شیطونند که باید همین جوری بیهوش بشن و تارا خانوم عسل خاله با اون موهای ناز و نقاشی قشنگش حرف نداره
مامان انیس
پاسخ
قربونت برم دوست گلم محبت داری عزیزم آره واقعا بس که شیطونن دیگه باتریه یه دفعه تموم میشهمرسی از لطف و محبتتگلپسرتو ببوس به جای من
مامانی شایلین جون
9 دی 93 13:31
سلام انیس جون خوبی؟ خدا حفظشون کنه با این همه شیطنت و شیرین زبونیاشون.واقعا سخته کار بیرون کار خونه و بچه داری.خدا خودش کمکون کنه شرمنده این کوچولوهامون نشیم. فداش بشم باربد با اون خوابیدنش. نقاشی تارا هم عالی بود عالی. راستی من و شایلین هم به شدت عاشق حیات وحشیم. من خودم اگه میتونستم یه چند تا حیوون میاوردم خونه. بابت سر و صدای بچه ها تو رستوان و ساختمونم باید بگم بعضیا واقعا درکشون خیلی پایینه خیلی زود یادشون میره خودشون بچه بودن و یا بچه داشتن. من به هیچ عنوان نمیتونم به کسی بگم نذار بچت شیطونی کنه. چون شیطونی اقتضای طبیعت بچه است. چرا نکنه. بنظرم بهتره یه کم شعور و تحملشونو بیشتر کنن. شما اصلا محل نذارمراقب خودتو نازگلای ملوست باش. میبوسمتون
مامان انیس
پاسخ
سلام مهتاب جونم حالت خوبه پرنسس خوشگلم چطوره عزیزم فدای مهر و محبتت بشم عزیزم لطف داری عاشق حیووند و خیلی هم دوست دارن تو خونه داشته باشیم من تا خالا مقاومت کردم حقیقتش کم خونه ایم و راستش حال رسیدگی ندارم چون آخر سر می افته گردن خودم آب و دون زبون بسته ها والا مهتاب جون کنترل بچه های شیطون ما توی اماکن عمومی خیلی سخته حسابی شیطونی می کنن ما دیگه عادت داریم و ازین انتقادات مردم چیزی بروی خودمون نمیاریم و اعصاب خودمونو به هم نمی زنیم ولی خب نمیشه از مردم خواست که عین نظر ما رفتار کنن اونا هم میان بیرون راحت باشن نه دو تا وروجک مدام تو سرو کلشون بدون من که خودم می خندم همیشه و برو خودم نمیارم والا بزار شیطونی کنن نهایتش سه چهار سال دیگه اینجورن ما که خودمون بچگی نکردیم اینا راحت باشن حداقل ممنونم از لطف و مهر همیشگیت عزیز دلم
مامانی
10 دی 93 11:10
فسقلیای شیطون بلای خودم شما شیطونی نکنید که ما دق می کنیم ، اونوخ ما به چی بخندیم !!!! کاش این شیطنتها باهاتون بمونه ، کاش اینهمه واسه بزرگ شدن عجله نکنید گلهای من بوسسسسسسسسس برای شما و دوست گل مهربون خودم
مامان انیس
پاسخ
دوست گلم بهترین ها رو برات می خوام ما سوژه خندمون همیشه جوره نگران نباش خودمونو عشق است
مامان فتانه
10 دی 93 11:13
شیطووووونای ناااااز...خداییش خیلی سخته ...ما با یک دونم وقت کم میاریم...چه برسه کار بیرون و دو تا بچه با هم....ولی شیرییییینه به جاشش...همیشه سالم و شاد باشن
مامان انیس
پاسخ
فدای تو مهربون ممنون از لطف و محبتت عزیزم
سولماز
11 دی 93 23:53
سلام انیس جونم دیدی گفتم دنیایی ما خیییلی شبیه هم ببین عشق به حیوانات هم یک تشابه صد افرین که اینقدر خوب نقاشی می کشند نمی دانم چرا احساس می کنم بچه های تو ایینه تمام قد بچه های منند ومن اینده این سه تا را در اون دوتا می بیینم چقدز پاک معصوم خوابیده وموهای دختری مبارک درست برعکس هانا لخت وصاف من عاشق اون نوع موهستم خدا نگهدارشون وخسته نباشی دوستم
مامان انیس
پاسخ
سلام عزیزم فدای تو دوست مهربونم مرسی از محبت و لطف همیشگیت دنیای قشنگ بچه ها به خاطر معصومیت وجودشون و قلب پاکشون خیلی بهم شبیهه عزیز دلم براتون همیشه آرزوی سلامتی و شادی دارم فرشته های خوشگلتو می بوسم خدا قوت سولماز جونم